می گویند راه های خداشناسی، به شماره ی تمام آفریده های اوست؛ درحالیکه اگر بخواهیم تمام این راه ها را یکجا جمع کنیم، در سه دسته جای می‌گیرند:

۱. راه دلی یا فطری
۲. راه طبیعت
۳. راه عقل
اولی، پیشه ی عرفاست و دومی، کار دانشمندان و سومی، راست کار فیلسوفان. البته، مردم عادی نیز عمومأ از راه دوم، یعنی طبیعت به خدا می رسند. حالا اینها که گفتم یعنی چه؟! آنچه که ذهن تازه کار من از کتاب های بزرگان، به یاد می‌آورد اینهاست:
راه دل، یعنی راه عشق و راه فطرت، همان راه پرسوز و گداز عاشقانه که در شعر های شیرین فارسی موج میزند. عرفا می گویند هر آدمی در درون روح خویش، جلوه ای از نور الهی را احساس می‌کند، بی آنکه کسی به او گفته باشد خدایی هست یا خدایی باید باشد، نه! هر انسانی که قلب صاف و بی کدورتی داشته باشد، بی هیچ برهان و استدلالی، به وجود نیرویی عظیم و با جلال که دست اداره کننده ی این عالم بزرگ است، گواهی می‌دهد. تزکیه نفس و پیراستن دل از ناصافی ها، باعث پرورش هرچه بیشتر این باور قلبی می شود.
اما راه طبیعت. این راه، برخلاف راه قبلی، نگاهش بیشتر به بیرون است. اگر دلی ها، خدا را در اعماق خویش جست و جو می‌کنند؛ طبیعی ها در اطراف و اکناف این جهان بزرگ و حیرت‌انگیز. خلقت آسمان ها و زمین، ساختار پیچیده ی جانوران و دستگاه هدایت کننده ی موجودات به سوی غایت نهایی، از جمله نمونه های این راه هستند. خداشناسی از راه علوم طبیعی نیز از جمله زیست شناسی، در این دسته قرار میگیرد. گذشته از این، شاعران حکیم ما در این وادی نیز سنگ تمام گذاشته اند:
به صحرا بنگرم صحرا تو بینم
به دریا بنگرم دریا تو بینم
به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا تو بینم
و اما آخرین راه، راه عقل! پنجه افکندن در صخره های سخت و مهلک استدلال! برخلاف دو راه قبلی، شاعران تا دلتان بخواهد این راه را کوبیده اند و مسخره اش کرده اند! مثلاً مولوی میگوید:
پای استدلالیان چوبین بود
پای چوبین سخت بی تمکین بود.
در عوض، این راه یعنی فلسفه، محکم ترین راه خداشناسی است و تک تک شک و شبهات را ریشه کن می‌کند. تنها این راه است که می‌تواند علم خداشناسی نام بگیرد و محکم در دهان مادی گرایان لجباز بکوبد!
ادامه دارد.

+ یک بزرگی می گفت: فلسفه و عرفان ما را تنها به خودشان می رسانند، نه به خدا! آنچه ما را به خدا می رساند، بندگی است. 
+ راستی شما چطور شناخته اید خدا را؟! اصلا بنظر شما، آیا خدا پنهان است و باید کشفش کرد یا نه، عیان است و باید به سمتش رفت؟!


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها